Hameyeh Omr Bar Nadaram Sar Az In Khomareh Masti Banan





همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

    متن آهنگ همه عمر برندارم سر از این خمار مستی از بنان

    همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
    که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

    تونه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
    دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

    چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
    تو چه روی باز کردی ، در ماجرا ببستی

    نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به
    که تحیّتی نویسیّ و هَدِیّتی فرستی

    دل دردمند ما را که اسیر تست یارا
    به وصال مرهمی نه ، چو به انتظار خستی

    نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا
    تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

    برو ، ای فقیه دانا ، به خدای بخش ما را
    تو و زهد و پارسایی ، من و عاشقی و مستی

    دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
    که چو قبله ایت باشد ، به از آن که خودپرستی

    چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
    چه کنند ؟ اگر زبونی نکنند و زیردستی

    گله از فراق یاران و جفای روزگاران
    نه طریق توست سعدی ، کم خویش گیر و رستی



اUpload Hameyeh Omr Bar Nadaram Sar Az In Khomareh Masti