Ghazal Hasan Shamaei Zadeh





غزل

    متن آهنگ غزل از حسن شماعی زاده

    بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
    فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
    اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
    من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم

    شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
    نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم
    چو دردست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
    که دست افشان غزل خوانیم و پای کوبان سر اندازیم

    صبا خاک وجود ما بدان عالیجناب انداز
    بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
    یکی از عقل می لافد یکی تا مات می بافد
    بیا کین داوریها را به پیش داور اندازیم

    بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
    فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
    اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
    من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم

    بهشت عدل اگر خواهی بیا با ما به میخانه
    که از پای خم افروزی به حوض کوثر اندازیم
    بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
    فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم



Download Ghazal Hasan Shamaei Zadeh