Ba Kodam Dast Mojdeh Habibi





با کدام دست

    متن آهنگ با کدام دست از مژده حبیبی

    خواب، خواب، خواب
    او قنوده است
    روی ماسه های گرم
    زیر نور تند آفتاب
    از میان پلکهای نیمه باز
    خسته دل نگاه میکند
    جویبار گیسوان خیس من
    روی سینه ش روان شده
    بوی بومی تنش
    در تنم ، وزان شده
    خسته دل نگاه میکنم
    آسمان به روی صورتش خمیده است
    دست او میان ماسه های داغ
    با شکسته دانه هایی از صدف
    یک خط سپید بی نشان کشیده است

    دوست دارمش
    دوست دارمش
    مثل دانه ای که نور را
    مثل مزرعه ای که باد را
    مثل زورقی که موج را
    یا پرنده ای که اوج را
    دوست دارمش...

    از میان پلک های نیمه باز
    خسته دل نگاه میکنم
    کاش با همین سکوت و با همین صفا
    در میان بازوان من
    خاک میشدیم
    با همین سکوت و با همین صفت
    در میان بازوان من
    زیر سایه بان گیسوان من
    لحظه ای که میمکد تورا
    سرزمین تشنه ی تن جوان من
    چو لطیف بارشی
    یا مه نوازشی
    کاش خاک میشدیم
    کاش خاک میشدیم

    تا دگر تنی در هجوم روزهای دور
    از تن تو رنگ و بو نمیگرفت
    با تن تو خوو نمیگرفت
    تا دگر زنی در نشیب سینه ت نمی قنود
    سوی خانه ات نمیدوید
    نغمه ی دل تو را نمی شنود

    از میان پلک های نیمه باز
    خسته دل نگاه میکنم
    مثل موج ها، تو ازکنار من دور میشوی
    باز دور میشوی
    روی خط سربی افق یک شیار نور میشوی
    با چه میتوان؟
    با چه میتوان عشق را به بند جاودان کشید؟
    با کدام بوسه ؟با کدام لب؟
    در کدام لحظه؟ در کدام شب؟

    مثل من که نیست میشوم
    مثل روزها، مثل فصل ها
    مثل آشیانه ها، مثل برف روی بام خانه ها
    او هم عاقبت در میان سایه ها غبار میشود
    مثل عکس کهنه ای، تار تار تار میشود
    با کدام بال میتوان از زوال روزها و سوزها گریخت؟
    با کدام اشک میتوان پرده بر نگاه خیره زمان کشید؟
    با کدام دست میتوان عشق را به بند جاودان کشید؟
    با کدام دست؟

    خواب، خواب، خواب
    او قنوده است
    روی ماسه های گرم
    زیر نور تند آفتاب





    ترانه سرا : فروغ فرخزاد
  • Poet : Forough Farrokhzad



اUpload Ba Kodam Dast