Vaghti Keh Bacheh Boodam Farhad Mehrad





وقتی بچه بودم

    متن آهنگ وقتی بچه بودم از فرهاد مهراد

    وقتی که من بچه بودم
    پرواز یک بادبادک
    می بردت از بام های سحر خیزی ی پلک
    تا
    نارنجزاران خورشید
    آه
    آن فاصله های کوتاه


    وقتی که من بچه بودم
    خوبی زنی بود
    که بوی سیگار میداد
    و اشکهای درشتش
    از پشت آن عینک ذره بینی
    با صوت قرآن می آمیخت


    وقتی که من بچه بودم
    آب و زمین و هوا بیشتر بود
    و جیرجیرک
    شبها
    در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف
    آواز می خواند


    وقتی که من بچه بودم
    لذت خطی بود
    از سنگ
    تا زوزه آن سگ پیر رنجور
    آه
    آن دستهای ستمکار مظلوم


    وقتی که من بچه بودم
    می شد ببینی
    آن قمری ناتوان را
    که بالش
    زین سوی قیچی
    با باد می رفت
    می شد
    آری
    می شد ببینی
    و با غروری به بیرحمی بی ریایی
    تنها بخندی


    وقتی که من بچه بودم
    در هر هزاران و یک شب
    یک قصه بس بود
    تا خواب و بیداری خوابناکت
    سرشار باشد


    وقتی که من بچه بودم
    زور خدا بیشتر بود


    وقتی که من بچه بودم
    بر پنجره های لبخند
    اهلی ترین سارهای سرور آشیان داشتند
    آه
    آن روزها گربه های تفکر
    چندین فراوان نبودند
    وقتی که من بچه بودم
    مردم نبودند


    وقتی که من بچه بودم
    غم بود
    اما
    کم بود



اUpload Vaghti Keh Bacheh Boodam