5 Javad Yasari





غصه

    متن آهنگ غصه از جواد یساری

    سرگذشت یک زندانی سیاسی

    مادر مادر آزاد شدم
    مادر مادر آزاد شدم
    پسرم پسرم پسر دلبندم
    تو از زندان آزاد شدی
    بگذار در آغوشت بگیرم
    بگذار جای شکنجه های تنت را ببوسم
    این ظالمین با تو و دوستانم چه کردند
    مادر مادر

    به کتاب آسمونیم من قسم می خورم
    که به جز حق و حقیقت چیزی بر نشمرم
    حضور دادگاه عدل من با صراحت میگم
    از اون زندونی که بودم من حکایت میگم
    اول جوونی من توی زندون گذشت
    دوره سرور شادیم با دل و خون گذشت
    نه تو مادر نه پدر داشتند خبر ز حالم
    شب و روزم همه با رنج فراوون گذشت
    یه روزی زندون قصر یه روزی اوین وحشت
    هر زمان تو دخمه ای من کشیدم مرارت
    دمی ساعت با تنی عریون توی سیه چال
    زیر آزار شکنجه کردم استقامت

    همه روزه واسه آزار و اذیت ما
    ما رو با شکنجه ای نو می کردند آشنا
    دل هیچکدومشون رحم و مروت نداشت
    غم اون زندون هرگز غم غربت نداشت
    توی زندون آغوشم کنار عاشقی داشت
    روزی صد بار در نوجوونا رو زیر داشت
    مرگ و ناله هام دمی همراه تخته می ساخت
    چه مصیبتا که با مرگ رفیق کشیدم
    یه روزی زندون قصر یه روزی اوین وحشت
    هر زمان تو دخمه ای من کشیدم مرارت
    دمی ساعت با تنی عریون توی سیه چال
    زیر آزار شکنجه کردم استقامت

    با رمز و با علامت مشت می زدیم به دیوار
    با هم سخن می گفتیم با یاری همین کار
    همیشه زیر چشمی به هم نگاه می کردیم
    شاید باشه بین ما زندون نمای تنها
    یه روزی زندون قصر یه روزی اوین وحشت
    هر زمان تو دخمه ای من کشیدم مرارت
    دمی ساعت با تنی عریون توی سیه چال
    زیر آزار شکنجه کردم استقامت



اUpload 5