Taraneye Shomareye 21 Martik





ترانه شماره 21

    متن آهنگ ترانه شماره 21 از مارتیک

    افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را
    یا در دل موج سهمناگین طوفان بشکسته قایقی را
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    گر صبح بهار جای شبنم در گونه گل تگرگ دیدی
    یا صید به خون کشیده ای را افتاده به دام مرگ دیدی
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور

    چون من به نگاه دلفریبی گر عاشق و بی قرار گشتی
    در دشت جنون بی ترانه سرگشته تر از غبار گشتی
    یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
    یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
    گفتی که همیشه یاد من باش من یاد تو بوده ام همیشه
    من هر غزل و ترانه ام را بهر تو سروده ام همیشه
    هر صبح پس از نیایش حق من از ته دل دعات کردم
    در قصر بلور آسمانها فریاد زنان صدات کردم
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
    ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور



اUpload Taraneye Shomareye 21