Sarab Nooshafarin





سراب

    متن آهنگ سراب از نوش آفرین

    من از سحر می اومدم تا به سپیده برسم
    به جاده ای که لحظه ها به اون رسیده برسم وسوسه یار من نبود خستگی کار من نبود
    به جز صدای عاشقم تو کوله بار من نبود
    مثل چراغی از عطش از ته شب می اومدم
    تا برسم به ذات نور همیشه سوسو می زدم مثل هوای مزرعه مثل حقیقت مثل خاک
    پر از صفای لحظه ها یه چشمه مونده ام پاک پاک هااااااا
    کدوم سراب راهمو بست مناعت منو شکست
    که روی آیینه ی من غبار وسوسه نشست
    دعوت وسوسه رسید یه ظهر بی سایه و داغ
    من همه ی تنم عطش اون همه سایه های باغ
    یه لحظه خواب و بعد از اون نه باغی بود و سایه ای
    من و کویر برهوت نه آبی و نه واهه ای
    حالا پس از اون همه سال هنوز میپرسم از خودم
    سراب خالی بود یا من خواستم و وسوسه شدم هااااااا
    من می تونستم با عطش تا ظهر گرما بسازم
    حاصل عمری که گذشت عآطل و باطل نبازم
    من میتونستم ببرم اگه میخواستم هنوزم
    نه اینکه با نام بهشت تو این جهنم بسوزم
    یه لحظه خواب و بعد از اون نه باغی بود و سایه ای
    من و کویر برهوت نه آبی و نه واهه ای
    حالا پس از اون همه سال هنوز میپرسم از خودم
    سراب خالی بود یا من خواستم و وسوسه شدم هااااااا

    ترانه سرا : اردلان سرفراز
  • Composer : Hasan Shamaei Zade
  • Poet : Ardalan Sarfaraz



Download Sarab Nooshafarin