Dar Sahrai Gham By Davod Maghami Davod Maghami





در صحرای غم

    متن آهنگ در صحرای غم از داوود مقامی

    در صحرای غم همه بی برگ و نوا
    چون سنگی خارا دل من مانده به جا
    تا کی این دل را تو در آتش فکنی
    گاهی هم طی کن قرق مهر و وفا

    چه شد آخر که تو رفتی ز برم؟
    من ندانم که چه آید به سرم؟
    به تنم آتشی از رنج و تب
    که ز سودای تو سودی نبرم

    گویم هر شب در سوز تب
    تو کجا و قلب بی نوای من
    با هر مویت
    که خدا دهی تو خون بهای من

    دانم ای مه هستی آگه
    ز من و ز درد بی دوای من
    با لبخندی
    به خدا تو بسته ای دو پای من



اUpload Dar Sahrai Gham By Davod Maghami