Shabzadeh Ebi





شبزده

    متن آهنگ شبزده از ابی

    عزیز بومی ای هم قبیله
    رو اسب غربت چه خوش نشستی
    تو این ولایت ای با اصالت
    تو مونده بودی تو هم شکستی

    تشنه و مومن به تشنه موندن
    غرور اسم دیار ما بود
    اون که سپردی به باد حسرت
    تمام دار و ندار ما بود

    کدوم خزون خوش آواز
    تو رو صدا کرد ای عاشق
    که پر کشیدی بی پروا
    به جستجوی شقایق

    کنار ما باش که محزون
    به انتظار بهاریم
    کنار ما باش که با هم
    خورشید و بیرون بیاریم

    هزار پرنده مثل تو عاشق
    گذشتن از شب به نیت روز
    رفتن و رفتن صادق و ساده
    نیامدن باز اما تا امروز

    خدا به همراه ای خسته از شب
    اما سفر نیست علاج این درد
    راهی که رفتی رو به غروبه
    رو به سحر نیست شب زده برگرد



Download Shabzadeh Ebi