Shahre Ashegan By Golpa Golpa
شهر عاشقان
متن آهنگ شهر عاشقان از گلپا
شب توی شهر عاشقان وقتی میاد رد نمیشه
تو هیچ دیاری هیچ شبی این همه ممتد نمیشه
نمی دونم چه دردی داری ای دل
که هر شب تا سحر بیداری ای دل
گلت را شاید از غم ها سرشتند
که از خود هم تو در آزاری ای دل
که از خود هم تو در آزاری ای دل
خدایا خدایا این غم از جونم جدا نیست
زدردم ، زدردم قلب یاری آشنا نیست
دلم می خواد به صحرا سر گذارم
که این جا در دل مردم صفا نیست
خدایا ، خدایا !
نمی دونم چه دردی داری ای دل
که هر شب تا سحر بیداری ای دل
گلت را شاید از غم ها سرشتند
که از خود هم تو در آزاری ای دل
که از خود هم تو در آزاری ای دل
دل دیونه ام دیونه تر شد
بیا با مناز این عالم به در شو
خبرها جز غم و حسرت ندارم
بیا با من ز دنیا بی خبر شو
نه اینکه رفتن و به سفر رفتن گناه است اما دل از خاک مهربان زادگاه و آغوش مادرانه وطن بریدن طریق مهربانی نیست. راه عشق طاقت سوز است و نفس گیر و تنها این شیفتگان خاک وطن، عاشقان خود فراموش در عشق ایرانند که در تمامی لحظات عشق خود را تنها نمی نهند. عاشقانی چون گلپا، صاحب صدایی همیشه عاشق که عاشقانه های صدایش را ، صدای عاشقانه اش را نثار خاک خوبش ایران و ایرانی می کند. خاکی که از تمامی دنیا تنها بوریای تولد و مرگ ، عرش و فرش این گونه عاشقان بی خویش است. دارایی پر بهای این گونه دراویش است.
نه دیگر از محبت ها نشونی
نه پیدا میشه ای دل همزبونی
خوشا ترک دیار بی وفایان
خوشا تنهایی و دشت جنونی
***
نمی دونم چه دردی داری ای دل
که هر شب تا سحر بیداری ای دل
گلت را شاید از غم ها سرشتند
که از خود هم تو در آزاری ای دل