Benamay Rokh Ahmad Shamloo





بنمای رخ

    متن آهنگ بنمای رخ از احمد شاملو

    بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
    بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
    ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
    کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
    بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
    باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
    گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
    آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
    وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
    وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
    در دست هر کی هست ز خوبی قراضههاست
    آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
    این نان و آب چرخ چو سیلست بیوفا
    من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
    یعقوب وار وااسفاها همیزنم
    دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
    والله که شهر بیتو مرا حبس میشود
    آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
    زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
    شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
    جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
    آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
    زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
    آنهای هوی و نعره مستانم آرزوست
    گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
    مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
    دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
    کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
    گفتند یافت مینشود جستهایم ما
    گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
    هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
    کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
    پنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوست
    آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
    دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
    خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
    از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
    گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
    کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
    یک دست جام باده و یک دست جعد یار
    رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
    میگوید آن رباب که مردم ز انتظار
    دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
    من هم رباب عشقم و عشقم ربابیست
    وان لطفهای زخمه رحمانم آرزوست
    باقی این غزل را ای مطرب ظریف
    زین سان همیشمار که زین سانم آرزوست
    بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
    من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست



Download Benamay Rokh Ahmad Shamloo