Moosa O Shaban Shahram Nazeri





موسی و شبان

    متن آهنگ موسی و شبان از شهرام ناظری

    دید موسی یک شبانی را براه
    کو همی ‌گفت ای خدا وای اله
    تو کجایی تا شوم من چاکرت
    چارقت دوزم کنم شانه سرت
    دستکت بوسم بمالم پایکت
    وقت خواب آید بروبم جایکت
    ای خدای من فدایت جان من
    جملهفرزندان و خان و مال من
    ای فدای تو همه بزهای من
    ای بیادت هیهی و هیهای من
    گر تو را بیماری آید به پیش
    من تو را غمخوار باشم همچو خویش
    گفت موسی هان خیره سر شدی
    خود مسلمان ناشده کافر شدی
    این چه ژاژست این چه کفرست و فشارپنبه‌ای اندر دهان خود فشار
    گر نبندی زین سخن تو حلق را
    آتشی آید بسوزد خلق را
    گفت ای موسی دهانم دوختی
    وز پشیمانی تو جانم سوختی
    جامه را بدرید و آهی کرد تفت
    سر نهاد اندر بیابان و برفت
    وحی آمد سوی موسی از خدا
    بنده‌ ما را ز ما کردی جدا
    تو برای وصل کردن آمدی
    نی برای فصل کردن آمدی



Download Moosa O Shaban Shahram Nazeri