Babam Hamishe Mast Bood Iraj Habibi





بابام همیشه مست بود

    متن آهنگ بابام همیشه مست بود از ایرج حبیبی

    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا
    چرا باید ای خدا باشیم اسیر غم ها
    امید و آرزومون باشد فقط یه رویا
    بابام همیشه مست بود
    دنیای او هوس بود
    این زندگی از اول
    برام مثل قفس بود
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا

    بابام همیشه دستش
    خالی بود از نوازش
    هر وقت اونو میدم
    چند بطری بود کنارش
    محبتو نمی شناخت
    اصلاً به دل مهر نداشت
    مست می اومد به خونه
    این بود همیشه کارش
    آخر ز دست پدر دق کرد و مرد مادرم
    تنها گذاشت تو حسرت اون که بوده یاورم
    آخر ز دست پدر دق کرد و مرد مادرم
    تنها گذاشت تو حسرت اون که بوده یاورم
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا

    غم پدر کم بودش غصه مادر اومد
    این همه غم غصه من میشه مگه باورم؟
    بعد از اونا از هیچکس محبتی ندیدم
    من که خبر ندارم بس که بلا کشیدم
    رو لب سرد بستم کلید رنگ لبخند
    ناامیدم تو دنیا آخر راه رسیدم
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا
    نه بچگی نه حالا خیر ندیدم ز دنیا
    یک دم نشد که شادی با من بشه آشنا



اUpload Babam Hamishe Mast Bood